روستای
بسطام در تقسیمات کشوری در استان مازندران –شهرستان
نوشهر –بخش کجور –
دهستان پنجک رستاق (قسمت غربی منطقه کجور) واقع شده که راه دسترسی به آن از سه
راهی دوآب به سمت کجور و در مسیر جاده رضا شاهی که بعد از روستاهای دوآب –حسنآباد-
نیرس واقع شده است.
موقعیت جغرافیایی: روستا در طول جغرافیایی 51 درجه و 21 قیقه و 16 ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی 36درجه و 26 دقیقه و 40 ثانیه شمالی در ارتفاع حدود 930 متر (856-975) از سطح دریا واقع شده است.
همجواریهای روستا از شمال بعد از مزارع و مراتع روستا و منابع طبیعی جاده کجور و روستای حسن آباد واقع شده و از جنوب به جنگل و روستای تقی آباد و از شرق به جنگل ودر دور دست روستای دشت نظیر و از غرب به اراضی و روستای نیرس منتهی میگردد شیب روستا شرقی_غربی و کشیدگی روستا شمال شرقی _جنوب غربی است.
قدمت روستا حدود 250 تا 300 سال است که در آغاز مرتع قشلاقی دامداران روستای فیروز آباد بوده که بعدها با سکونت در منطقه روستا را بوجود آوردند در واقع دو طایفه آهنگر(کاوه فیروز)و دریش (درویش بسطامی) از طوایف چندگانه فیروز آباد: تنک (سلطانی) -رئیس(محمدی)- بهار - مشایخ -کرد و آهنگر و دریش و غیره در این منطقه سکنی گزیدند در واقع با بررسی مالکیت زمینهای زراعی روستا به راحتی میتوان به این ادعا رسید.
از وجه تسمیه روستا نیز با بررسی بعمل آمده میتوان گفت که با توجه به عبور از دره تنگ از سمت حسن آباد و گذر از جنگل پر فراز و نشیب از بالا به یک منطقه بسیط (گسترده یا بسط یافته) میر سیم که همان روستای بسطام و مراتع اطراف آن است و قدمت این نام از قدمت روستا بیشتر است.
البته میتوان نشانه های سکونت را در شمال و شمال شرق روستا در مناطق آبخورک و قلعه کوتی با توجه به استخوانها و ظروف سفالی رویت شده در این منطقه (با بررسی های جزئی بعمل آمده) از هزاره اول قبل از میلاد نیز مشاهده نمود.
امرار معاش و درآمد اهالی نیز دامداری و کشاورزی ودر دوره ای نیز (قبل از اصلاحات اراضی 42) جنگل و تولید زغال بوده است که با توجه به رونق کسب و کار در این دوره فامیلهایی چون کسیلی(ابراهیمی) – بطر- سام با خویشاوندی در این روستا بوجود آمد.
نکته قابل اشاره این است که با توجه به مقرون به صرفه نبودن کشت دیم و دامپروری و اصلاحات زمان پهلوی دوم تعداد زیادی از جوانهای روستا از قبل از انقلاب تا امروز روانه شهرها بخصوص کرج و تهران شده و در آنجا مشغول به کار شدند و پدرانشان نیز یا به سن پیری رسیده ویا فوت نمودند که اینها دلایل از بین رفتن مطلق کار کشاورزی در روستا ست و تنها به وجود چند باغ در اطراف روستا و دامداری بسیار اندک میتوان اشاره کرد.
جمعیت روستادر سال 1375 طبق آمار 342 نفر سال 83 تعداد 308 نفر ودر سال 90 تعداد242 نفر بوده است.